يكتا

موفقيت يا پيروزي چيزي است كه همه مردم جهان خواهان آن هستند. همه براي كسب جايگاه بهتر در زندگي هر روز تلاش ميكنند. خيلي ها رسيدن به وضعيتي بهتر از آنچه امروز هستند را موفقيت تلقي ميكنند. برخي ها هم حس خوبي كه از دستيابي به اهداف كسب مي شود را مترادف با خوشبختي و موفقيت در نظر ميگيرند. در اين مقاله به اين موضوع مي پردازيم كه چگونه بايد براي كسب موفقيت اقدام كنيم.

موفقيت از يك تصميم آغاز مي شود. اين تصميم خود حاصل برخورد با تضادها است. تضاد به معني موارد و شرايطي است كه مانع زندگي راحت ما مي شوند. براي مثال ما به طور عادي در حال زندگي هستيم كه احساس ميكنيم ضعف داريم و كم انرژي هستيم. كم انرژي بودن يك تضاد است و به ما مي گويد كه بايد انرژي بيشتري كسب كنيم. راه حل آن در ورزش كردن است. پس اين تضاد يعني بي حالي به ما كمك مي كند تا پيشرفت كنيم. بشر هنگامي كه زمان راه رفتن بر روي زمين، پاهايش آسيب ديد به فكر اختراع كفش افتاد. اين تضاد ها به ما كمك مي كنند تا به گسترش جهان كمك كنيم. هيچ راهي براي فرار از تغيير وجود ندارد. وقتي به تضاد برخورد ميكنيم بايد تغيير كنيم. نميتوانيم از مسئله بگريزيم. جهان آنقدر ما را در شرايط مشابه و بدتر قرار ميدهد كه مجبور به تغيير شويم. پس بهتر است همان ابتدا به جاي فرار كردن، به فكر حل مسئله و تغيير باشيم.

قانون تكامل

تغيير تدريجي صورت ميگيرد. ما نمي توانيم راه صد ساله را يك شبه طي كنيم. هيچ درختي يك شبه رشد نكرده است. هيچ كودكي يك شبه به يك فرد بالغ تبديل نمي شود. هيچ استاد پيانويي يك شبه نتوانسته قطعات زيبا بنوازد. هر كسي براي رسيدن به جايگاه دلخواه بايد تكامل خود را طي كند. قانون تكامل ابتدا توسط فردي به نام چارلز داروين معرفي شد. جهان هر لحظه توسط اين قانون در حال رشد است.

قانون جذب

براي موفقيت بايد با تضادها روبرو شويم. سپس براي رسيدن به راه حل تكامل خود را طي كنيم. بايد به صورت تدريجي تغيير كنيم. همچنين از قانون جذب استفاده كنيم. قانون جذب قانون اصلي كائنات است. ما توسط فركانس هايي كه با ذهنمان در هر لحظه به جهان ارسال ميكنيم، اتفاقات زندگيمان را خلق ميكنيم. ما با برنامه ريزي صحيح ذهنمان مي توانيم در مدار موفقيت قرار بگيريم و فرصت هاي موفقيت را ببينيم و از آنها استفاده كنيم.

باورها

باورها برنامه ريزي هاي ذهن ما هستند. اين برنامه ريزي ها به صورت ناخودآگاه زندگي ما را رهبري ميكنند. اگر ميخواهيم براي موفقيت تلاش كنيم، نمي توانيم با ذهنيت يك فرد شكست خورده در اين مسير حركت كنيم. ابتدا و مقدم بر هر چيز بايد ذهنمان را مانند يك قهرمان، يك فرد موفق برنامه ريزي كنيم سپس در مسير گام برداريم. شناسايي باورهاي مخرب و باورهايي كه مانع از حركت صحيح ما به سوي خوشبختي ميشوند هميشه كار ساده اي نيست. براي اين كار بايد به درون خودمان رجوع كنيم و ببينيم چه مواردي در ذهن ما وجود دارند كه مانع از حركت ما مي شوند و مدام ما را متوقف مي كنند. سپس براي تغيير آنها تلاش كنيم.

پيروي از هدايت دروني

وقتي هدف ما مشخص باشد، وقتي در ذهن ما برنامه ريزي صحيحي وجود داشته باشد كه همراستا و مطابق با هدف ماست، آنگاه هدايت هايي كه خداوند در دل و ذهن ما قرار ميدهد ما را به موفقيت هدايت ميكنند. در اين مسير بايد به محض دريافت هدايت ها حركت كنيم. اقدام در جهت اهدافمان است كه ما را به موفقيت ميرساند. در اين مسير ترس وجود دارد. استرس وجود دارد. شك و دودلي وجود دارد و در بسياري از مواقع ما دچار بي انگيزگي مي شويم. در اين شرايط بايد انرژي خود را بازيابيم و به حركت خود در اين مسير ادامه بدهيم.